بهار | ||
|
تمومه مدت خانم بزرگ بالاي پله ها ايستاده بود و حرفاي ما رو مي شنيد..وقتي اومد پايين همه سكوت كردن..قيافه ي سيروس واقعا ديدني بود..خانم بزرگ چند تا حرف بهشون زد واز خونه بيرونشون كرد..گفت كه اونا حرمت شكستن..
امتیاز:
بازدید:
[ ۱۳ تير ۱۳۹۷ ] [ ۰۶:۴۵:۴۲ ] [ بهار ]
{COMMENTS}
|
|
[ ساخت وبلاگ : ratablog.com] |