مات و مبهوت نگاهش كرد وگفت:ويدا چت شده؟..چرا گريه مي كني؟.. ويدا با هق هق گفت:هومن..توروخدا مواظب خودت باش.. هومن كه طاقت ديدن اشك هاي ويدا را نداشت و به خوبي مي دانست دليل ان اشك ها چيست با لحن ارامي گفت:به يه شرط بهت قول ميدم مواظب خودم باشم وگرنه نمي تونم بهت قولي بدم.. ويدا با دست اشك هايش را پاك كرد وبا صداي گرفته اي گفت:چه قولي؟..باشه بگو.. هومن در چشمان او خيره شد وبا لحن ارامي گفت:بهم بگو..دوستم داري؟..
از شستن دستگاه خودداري كنيد. باطري دستگاه قابل تعويض بوده و 40 – 25 دقيقه به طور مداوم ويبره ايجاد مي كند
ويدا بهت زده نگاهش كرد..باروش نمي شد.. هومن كه راز ان نگاه را به خوبي خوانده بود..دستش را دور كمر ويدا حلقه كرد واو را در اغوش كشيد..ويدا هنوز متعجب بود..سرش را روي سينه ي هومن گذاشت..